سایز متن   /

گروهک پژاک پژاک مدام از آزادی، دمکراسی و پاره کردن بندهای بردگی و بندگی می‌گوید و تمامی احزاب، گروهها و جامعه‌ی کُرد و حتی دیگر جوامع را نیز برده و ناتوان می‌خواند، این درحالیست که از دید این افراد، عبدالله اوجالان کاریزمایی مطلق است که هرآنچه گفته و یا بگوید، بدون هیچ تردید و شکی از سوی این مریدان عملی می‌شود. اگر هم سؤال شود چرا؟ جوابی جز سفسطه، خرافات و معیارهای خشک و قالب ایدئولوژیک که در پژاک تعریف شده، نخواهید شنید.

پژاک که خود کاملاً در یک قالب فرقه‌ای قرار گرفته و روزانه اوجالان را عبادت و ستایش می‌کند، همه‌ انسان‌های دنیا را نادان و به دور از خط علمی می‌داند. این همان حالتی است که کبک در برف دچار آن می‌شود. حال این فرقه که در انزوای کامل قرار گرفته و در دره‌های عمیق کوهستان‌های قندیل به عبادت و تمجید اوجالان می‌پردازد، جز ساختن بت در اذهان اعضا و هواداران خود، چه کار دیگری انجام می‌دهد؟ اصلاً این حالت را چطوری باید تعریف کرد که گروهی خود در اوج بردگی، بندگی و مریدی، آنهم برای یک شخص زندانی کاملاً پرت از پیشرفت علم و روزگار، بعنوان کانون آگاهی و علم تعریف می‌کنند و دیگران مشتی آدم ناآگاه و برده می‌خوانند؟ مگر آنچه پژاک انجام می‌دهد، بردگی و بندگی اوجالان نیست؟

اما نکته‌ای که در این مقوله جای بحث دارد اینکه، واقعاً افرادی که سال‌ها در مدارس و دانشگاهها تحصیل کرده‌اند و به نوعی خود را روشنفکر می‌خوانند؛ این همه بردگی و مریدی را درک نمی‌کنند و نمی‌فهمند؟ این همان سؤالی است که با جواب آن به عمق تاکتیک و ترفند شستشوی مغزی فرقه‌ها پی‌ خواهیم برد.

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی