سایز متن   /

متاسفانه به خاطر کم کاری رسانه های داخلی و عدم آگاه سازی شهروندان کرد، جوانان زیادی به دلایل متعددی همچون فقر، بیکاری، مشکلات خانوادگی و اجتماعی در جستجوی آینده ای روشن فریب تبلیغات پ.ک.ک و پژاک را می خورند و در دام کفتارهای قندیل گرفتار می شوند و وقتی به خود می آیند که دیگر مجالی برای بازگشت نمانده است.

«هستی اسدی متولد ۱۳۷۹ اهل سقز در تیر ماه ۱۳۹۸ به همراه مادر خود، فوزیه محمودی به خاطر مشکلات خانوادگی قدم در تاریکی می نهد و بیش از ۳ سال است که هیچ اطلاعی از سرنوشتشان در دست نیست.»

پیمان اسدی، برادر هستی اسدی در مصاحبه با انجمن کوردپاریز اظهار داشت که مدتها پدر و مادرمان مشکلاتی را با یکدیگر داشتند و حتی نزدیک به متارکه شده بودند. در همان زمان مادر من از طریق رسانه های اجتماعی با عناصر پژاک آشنا شده بود، زمانی که این عناصر به مشکلات خانوادگی ما پی برده بودند از این شرایط سوءاستفاده کردند و با سیاست ها و روش های خودشان و همچنین وعده های یک زندگی بهتر در آنجا اقدام به اغفال مادرم کرده بودند و از آنجا که مادرم فکر می‌کرد در آنجا زندگی بهتری خواهد داشت و موقعیت زندگی مساعدت تری را برای او فراهم می کنند همراه با خواهرم اقدام به ترک خانه کردند.

آنها به خوبی می دانستند، مادر من دچار یک مشکل خانوادگی است و همینطور خواهر کوچک من که تنها ۱۷ سال سن داشت و بسیار به مادرمان وابسته بود با وعده های خود فریب دادند و باعث از هم پاشیدگی خانواده ما شدند. پس از اینکه مادر و خواهرمان خانه را ترک کردند، هیچ اطلاعی از سرنوشتشان نداشتیم، فقط یک بار با ما تماس گرفتند و گفتند دیگر به دنبال آنها نیایید.

با این وجود پدرم چندین بار به پایگاه های آنها در اقلیم کردستان عراق رفت اما اجازه ملاقات را به او نداده بودند، چندین ماه گذشته بود نمی دانم چطوری مادرم به یک موبایل دست پیدا کرده بود که چند دقیقه کوتاه با ما صحبت کرد گویا تنها نبود و نمی‌توانست راحت حرفش را بزند اما تمام صحبت هایش مبنی بر این بود که کاملاً پشیمان شده اند و قصد بازگشت به خانه را دارند، پس از این حرف ها یکباره تلفن قطع شد و دیگر هیچ گونه ارتباطی با آنها نتوانستیم برقرار کنیم.

خانواده ما با نبود مادر و خواهرمان کاملاً از هم پاشیده است نبود یک مادر در یک خانواده را تجسم کنید امیدی برای زندگی کردن وجود نخواهد داشت.

سلیمان اسدی، پدر هستی نیز قبلا در مصاحبه با انجمن دخترش را قربانی کدورت و لج و لجبازی همسر سابقش عنوان کرده بود و اظهار داشت که مطمئنا دخترش از شرایط حاکم بر گروه بی اطلاع بوده و وی را فریب داده اند، اگر راست می گویند یک بار هم که شده بگذارند دخترم را ملاقات کنم.

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی