سایز متن   /

بیش از ۴۰ سال جنگ و خونریزی بی حاصل پ.ک.ک، کودک ربایی، قتل منتقدان، غارت اموال مردم، باجگیری، اخاذی، حذف های درون سازمانی، نامعلوم بودن سرنوشت صدها و هزاران کودک و نوجوان و جوان در این گروه شهروندان کرد را به ستوه آورده است ولی در مقابل، پ.ک.ک با به راه انداختن امپراطوری رسانه ای به مدد پول های کثیفی که به دست آورده است با انتشار اخبار دروغین و تبلیغات گسترده سراسر کذب دائما در حال فریب افکار عمومی جامعه کردی می باشد.

.

در همین زمینه با هوشنگ اوسی، نویسنده و روزنامه نگار کرد سوری که سالها از نزدیک جنایات پ.ک.ک و نقض های گسترده حقوق بشری این گروه را تجربه کرده است مصاحبه ای انجام داده ایم که در ادامه مشاهده می فرمایید.

.

۱- در صورت امکان معرفی کوتاهی از خود برای مخاطبان ما داشته باشید.

هوشنگ اوسی شاعر، نویسنده و روزنامه نگار کرد سوری هستم. سال ۱۹۷۶ در شهر درباسی کردستان سوریه متولد شدم. حدود ۲۰ سال است که کار روزنامه نگاری می کنم. قبلا در رسانه پ.ک.ک کار می کردم. در بخش عربی کانال روژ تی وی نیز بودم. حدود ۱۰ سال در روزنامه الحیاه کار کردم. برای بسیاری از مجلات و روزنامه های عربی از جمله الشرق الأوسط، القدس العربیه، السفیر، النهار، المستقبل، الخلیج سالها نوشته ام. در مرکز تحقیقات عربی قطر، مجله قلمون کار کردم. در خیلی از همایشهای ادبی و فرهنگی مثل همایش رمان عربی در قاهره، همایش رمان عربی در فلسطین، همایش پژوهشهای امنیتی رووداو حضور داشتم و به خیلی از نمایشگاه ها دعوت شده ام. تاکنون ۴ رمان نوشتم که ۳ رمان منتشر شده و رمان چهارم در دست اقدام است و ۷ دیوان شعری کردی و عربی دارم. اخیرا در بلژیک از طرف انجمن نویسندگان بلژیک مجموعه ای از قصاید بنده که به هلندی ترجمه شده، منتشر شد. به دو زبان عربی و کردی می نویسم. مقالات من به انگلیسی، ترکی، آلمانی و فرانسه ترجمه شده است.

من حدود دو دهه با پ.ک.ک کار کرده ام و از آنها در روزنامه های کردی و عربی دفاع کرده ام. سال ۲۰۰۷ عضو گروه اعزامی روزنامه الحیات لندن به قندیل بودم. مصاحبه هایی با مراد کاراییلان و باهوز اردال داشتم و بعد از تحقیقات میدانی از مناطق آن را روزنامه الحیات منتشر کرد. در طول بیش از ۱۰ سال از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ به صورت مستمر در روزنامه الحیات مقالات سیاسی و فرهنگی می نوشتم.

.

۲- می دانیم که یکی از شاخه های پ.ک.ک بعد از شروع بحران های سوریه در سال ۲۰۱۱ با سوء استفاده از شرایط موجود بر مناطق شمال و شمال شرق سوریه سلطه پیدا کرد، به نظر شما در این مدت رفتار این گروه بر دیگر جریانات کردی در منطقه چگونه بوده و وضعیت این مناطق تحت سلطه پ.ک.ک را از نظر آزادی های سیاسی و مدنی چگونه ارزیابی می کنید؟

من در بخش رسانه ای پ.ک.ک کار می کردم و از خیلی از تصمیمات آگاه بودم. در آغاز بحران سوریه، پ.ک.ک به طرفداری از گروه های مخالف دولت مرکزی سوریه پرداخت و با آنها همکاری داشت و به همین دلیل کانال روژ تی وی به روی مخالفان بشار اسد باز بود و همواره تحرکات و برنامه های مخالفان را پوشش می داد. البته نقش پ.ک.ک تا حدزیادی تحقیرآمیز بود و حتی از تظاهرات کردی – ترکی نیز ممانعت می کرد.

البته برخی از کردها به ویژه هواداران پ.ک.ک، با بازتاب گسترده ای رسانه ای پ.ک.ک، تسلیم این سیاست تحقیرآمیز شدند. این گروه با به راه انداختن یک امپراطوری رسانه ای، شب و روز در حال تبلیغ سیاست ها و نیز سرپوش گذاشتن نقضهای حقوق بشری خود است. این رسانه ها تلاش می کنند که چهره ای از پ.ک.ک را برای مردم ترسیم کنند که گویی این گروه یک حزب بی بدیل در تاریخ برای ملت کرد است. متاسفانه این رسانه ها دائما و مستمرا یک سیاست تحقیرآمیزی را در پیش می گیرند.

در نتیجه پ.ک.ک بر منطقه سلطه یافت. تا کردها را از تظاهرات مسالمت آمیز علیه بشار اسد دور کند.

من ده سال است که در نقد گروه پ.ک.ک به طور مستند و مستدل مطلب می نویسم. دوره قبل از سلطه پ.ک.ک بر مناطق کردنشین سوریه در قیاس با امروز بهتر بود. منظورم سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ تا شروع بحران سوریه یعنی قبل از تسلط جمیل باییک و اداره خودگردان بر مناطق کردنشین بود. با تسلط پ.ک.ک و اداره خودگردان بر منطقه، یک حالت سرکوب و ستم وحشتناک بر منطقه حکمفرما شد و این ستم ها از جانب جریانات دیگر کردی مسکوت ماند و فقط می توان به موضعگیری محدود حزب دمکرات کردستان عراق و نیز حزب اتحادیه میهنی که آن زمان جلال طالبانی در راس رهبری آن بود را به این فاجعه اشاره کرد.

ما اکنون مشاهده می کنیم که چه در کردستان عراق می گذرد و چگونه آتش جنگ به این مناطق سرازیر شده و چگونه پ.ک.ک بر مناطق وسیعی از اقلیم سلطه پیدا کرده و مناطقی از جمله متینا، هفتانین، خاکورک، قندیل و تا حدی شهر سلیمانیه را اشغال کرده است.

وضعیت کنونی مناطق کردنشین تحت سلطه پ.ک.ک فاجعه آمیز و همراه با تجاوز ترکیه به مناطق کردی است. هیچ تضمینی از آمریکایی ها نیست که در شرق فرات بمانند یعنی وجود نفت در منطقه تضمین بقای نیروهای آمریکایی نیست.

در اداره خودگردان اختلافات داخلی بسیاری است و اختلاف داخلی بین جناح مظلوم عبدی و جناح جمیل باییک معلوم است و آنچه که بر مناطق کردنشین سایر کشورها چه در عراق و چه پژاک در ایران همه تصمیمات از داخل پ.ک.ک گرفته می شود.

من مقاله ای برای باس نیوز با عنوان «دولت عمیق جمیل باییک در پ.ک.ک» نوشتم.

در این سالها با توجه به اطلاعات وسیع من از گروه و اطلاع از آرشیو رسانه اصلی پ.ک.ک «سرخوبون» انتقادات من از گروه از دید یک محقق و کارشناس به صورت مستند و مستدل از کتاب های اوجالان و ادبیات گروه بوده و این انتقادات سطحی و کورکورانه نبوده انتقادات من بسیار عمیق بوده و این انتقادات شامل اوجالان، تاریخ گروه و شخصیت و هویت بارز و فعال  گروه که افشای بسیاری از نقض های حقوق بشری و جنایت هایی که در داخل گروه و حذف های فیزیکی و تسویه های درون سازمانی را در بر می گیرد و این انتقادات باعث شده که من مورد آماج حملات و تهدیدهای پی در پی گروه قرار بگیرم و بارها تهدید به قتل شده ام و مرا متهم به این می کنند که هوشنگ اوسه خود را به بارزانی ها، میت ترکیه و قطری ها فروخته است. در مقابل پیشنهادهای مالی بسیار خوبی از گروه داشتم ولی من نه این پیشنهادات اغوا کننده را پذیرفتم و نه تهدیدهای آنها را که انتقادات خودم را متوقف کنم.

من در انتقاداتم کاملا مستقل هستم و به هیچ شخص و گروهی وابسته نیستم و بارها از فساد موجود در کردستان عراق انتقاد کرده ام و در رسانه های آنها از فساد گفته ام و در رسانه های حزب دمکرات کردستان  از آنها انتقاد کرده ام ولی در رسانه های پ.ک.ک محال است که بتوانی از گروه و از اوجالان انتقاد کنی. در این زمینه تفاوت زیادی بین پ.ک.ک و پ.د.ک است.

پ.ک.ک برای ساکت کردن من از هر دری وارد شد و من به هیچ عنوان از گفتن حقیقت فرار نمی کنم و هر چند که بهای آن برایم سنگین باشد.

.

۳- رسانه های پ.ک.ک تصاویری از مناطق کردنشین سوریه ترسیم می کنند که گویی در آنجا انتخابات آزاد وجود داشته و مقامات سیاسی و نظامی با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند، نظر شما به عنوان یک کارشناس در این رابطه چه می باشد؟

صادقانه بگویم، ارگان رسانه ای پ.ک.ک و دستگاه تبلیغاتی آن، در حال پمپاژ گسترده دروغ، اوهام و خرافات در مناطق کردنشین سوریه است. این دستگاه نه تنها در فریب کردهای سوریه موفق بوده بلکه در سایر مناطق کردنشین عراق، ترکیه و ایران و همچنین در فریب کردهای ساکن در اروپا نیز موفق بوده است.

این دستگاه رسانه ای ادعا می کند که در این سیستم برابری زن و مرد وجود دارد و این سیستم زنان را توانمند می سازد و نماینده اقلیت ها است و این مدل نمونه در دموکراسی با سیستم های اروپایی رقابت می کند و البته این یک دروغ است.

از طرف دیگر رسانه های اقلیم کردستان نیز چنان وانمود می کنند که گویی همه چیز در خدمت عمران و آبادانی منطقه است و همه چیز گل و بلبل است و امنیت برقرار است، این رسانه قطعا شکست خورده است.

می بینیم که رسانه های اقلیم کردستان تصویر واقعی از کردستان عراق را منتقل نمی کنند، رسانه های آنها هم شکست خورده است چرا که نتوانستند بلاهایی را که پ.ک.ک بر سر این منطقه آورده اند، به مردم منتقل کنند.

من از سیاست های غلط رسانه ای صحبت می کنم، چرا و چگونه شکست خورده؟ نمی دانم واقعا

منظورم اینست که اینکه این رسانه ها ادعا می کنند آنجا انتخابات است و فضای آزاد رسانه ای است و اینکه مردم خودشان اداره امور را در دست دارند، همه اینها دروغ محض است.

این ادعاها برای کردستان عراق نیز صدق می کند،  در آنجا نیز کسی جز بارزانی ها در راس امور نیستند و شایسته سالاری مفهومی ندارد. این مرض در سایر احزاب کردی نیز است. طالبانی ها هم اینطوری هستند. قدرت بین خودشان و برادرانشان تقسیم شده است.

پ.ک.ک نیز با تسلط شدید نظامی، این مناطق را کنترل می کند، این مناطق در واقع تحت سلطه پ.ک.ک است هیچگونه دمکراسی در این مناطق نیست تنها گروهی از شبه نظامیان در این مناطق حکمرانی می کنند.

.

۴- پ.ک.ک مدعی مبارزه با نظام سرمایه داری است در حالیکه آنچه ما در شمال و شمال شرق سوریه می بینیم نیروهای پ.ک.ک به متحد سمبل نظام سرمایه داری جهانی یعنی آمریکا تبدیل شده اند، شما این تناقض را چگونه تحلیل می کنید؟

در رابطه با سوال شما در مورد ادعای پ.ک.ک مبنی بر اینکه آنها ضد نظام سرمایه داری هستند باید بگویم که این گروه از زمان تاسیس خود با این شعارهای تحقیرآمیز به حیات خود ادامه داده و آنها نه تنها با آمریکایی ها و اروپاییها در رابطه هستند بلکه با مزدوران آنها هم در تعاملند. پ.ک.ک حتی در سطح شعارهای میهنی و کردی درست ضد آن عمل کرده است. توجیه موجودیت آنها بر أساس تاسیس کشور کردستان بزرگ بود و مخالف خودمختاری و فدرالیسم بود حتی آنها با موجودیت خودمختاری اقلیم کردستان مخالف بودند.

پ.ک.ک اکنون دولت-ملت را عقب مانده می داند و ریشه و بنای موجودیت خود که بر اساس استقلال کردستان شکل گرفته بود را منکر می شود.

منظورم آنچه که درباره نظام سرمایه داری گفته می شود این است که پ.ک.ک یک حزب میهنی نیست و مخالف ایده های ملی و شعارهای کردی است در حالی که بر أساس همین شعارها شکل گرفته بود. این گروه اکنون سلاح های آمریکایی را به دوش گرفته و در خدمت ارتش آمریکاست و حدود ۱۵ هزار جوان کرد را در این راه به نیابت از ارتش نظام سرمایه داری دنیا یعنی آمریکا به کشتن داده است.

آیا در دنیا حزب چپی را پیدا می کنید که به ادبیات و ارزش های چپ احترام بگذارد در حالیکه برای منافع آمریکایی ها خدمت کند؟ آنچه که پ.ک.ک آن را انجام می دهد. پ.ک.ک به هر طریقی می خواهد خود را از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا و اروپا حذف کند و همه این تلاشها بعد از این همه قربانی و خونریزی به شکست منجر شده است.

.

۵- با توجه به شناختی که از مناطق کردنشین سوریه دارید وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم تحت سلطه پ.ک.ک را چگونه ارزیابی می کنید؟

در رابطه با وضع اقتصادی باید بگویم که پ.ک.ک نسبت به فساد و ناکارامدی حکومت اقلیم کردستان منتقد است در حالیکه نسبت فقر، بیکاری و عدم ارائه خدمات در مناطق تحت سلطه آنها در مناطق کردنشین سوریه بیداد می کند. در ۸ سال گذشته با وجود در آمد صدها میلیون دلاری از فروش نفت و گاز در این مناطق هیچ کارگاهی ساخته نشده، خیابانی در این مناطق افتتاح نشده است.

فقر و فلاکت به مراتب از زمان قبل از سلطه آنها بدتر شده است. میزان فساد به نسبت بالا رفته و جامعه کردهای سوریه در یک بحران اقتصادی شدیدی به سر می برد.

.

۶- می دانیم حوزه فعالیت های پ.ک.ک در ترکیه می باشد، دخالت های این گروه در سایر مناطق کردنشین عراق، سوریه و ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

در رابطه با این سوال باید بگویم که بارها در صفحات مجازی خودم ویدئوهایی را در رابطه با گروه پ.ک.ک منتشر کرده ام و از آنها گفته ام.

در رابطه با  رفتارهای این گروه و نیز مداخلات آن در کردستان عراق، سوریه و ایران در مصاحبه با بی بی سی گفتم که پ.ک.ک از مسئله ترکی به یک مسئله و مشکل کردی تبدیل شده است. الان مشکل کردستان سوریه و مشکل کردستان عراق و فردا نیز مشکل کردستان ایران خواهد بود.

عبدالله اوجالان در سال ۲۰۰۸ در مقابل قاضی تحقیق قضیه ارگنکون اعتراف کرد که در داخل پ.ک.ک ۱۴ هزار جنایت تسویه داخلی شکل گرفته است. این اعتراف خود اوجالان است.

اگر پ.ک.ک با تسویه حساب های داخلی، ۱۴ هزار جنایت در حق کردهای داخل گروه مرتکب شده است، هزاران جنایات دیگر را نیز در حق کردها مرتکب شده، چه کسی مسئولیت اینها را بر عهده می گیرد.

این تنها جنایت هایی است که اوجالان تا سال ۲۰۰۸ گفته، از سال ۲۰۰۸ تاکنون کسی میزان جنایات پ.ک.ک را می داند؟ میزان تسویه حساب های داخلی را می داند؟

حتی فقط بر عددی که اوجالان بدان اشاره کرده متمرکز شویم بقیه جنایات پ.ک.ک را چشم پوشی کنیم، این همه تسویه حساب های داخلی خصوصا در حلبچه مرتکب شده اند را چه کسی مسئول است کدام سرکرده گروه به خاطر این جنایات عذرخواهی کرد یا محاکمه شد؟ آیا عبدالله اوجالان عذرخواهی کرد؟ آیا کسانی که قربانی شدند، خانواده نداشتند، پدر و مادر نداشتند؟ نمی دانم، پ.ک.ک واقعا یک معما است

من ده سال است که انتقاد می کنم و پرونده های زیادی را هم باز کردم، پرونده مفقودین در گروه، پرونده حذفهای فیزیکی در داخل گروه، طبیعتا پ.ک.ک مرا متهم به مزدوری با دلار می کند آنها حتی تلاش می کنند که سکوت مرا بخرند. حتی اگر فردا حزب دمکرات کردستان عراق و پ.ک.ک با هم متحد شوند و توافق کنند، من به هیچ وجه از انتقادات خودم دست بر نمی دارم. مبدا انتقادات من نتیجه درگیری های داخلی نیست و کاملا برعکس، من مطمئنم جناح هایی در داخل حزب دمکرات هستند که با پ.ک.ک در ارتباطند. من نظر و انتقادات خودم را با صراحت از تمام وجودم خواهم گفت. همه آنچه را که در این مصاحبه گفتم بارها گفته ام و باز هم خواهم گفت.

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی