سایز متن   /

نکته بارز آنکه با وجود نگرانی تمامی پایتخت‌های خاورمیانه نسبت به استقلال کردستان، این رهبران صهیونیست هستند که با خونسردی در حال تماشای تحولات آن‌سو‌تر از مرز‌ها در کناره رود سیروان از سواحل مدیترانه‌اند و این تحولات را برای اهداف تجزیه طلبانه و در راستای منافع خود مدیریت می‌کنند.
پشت پرده حمایت رژیم اسرائیل از کردهای سوریهبا توجه به اینکه یکی از ویژگی‌های خاورمیانه‌، وجود قومیت‌ها و مذاهب متفاوت در یک کشور است، بهره‌برداری از این فرصت، یکی از راهکارهای بنیادین رژیم اسرائیل در منطقه بوده است. در واقع، یکی از مهم‌ترین شیوه‌های ریشه‌دار رژیم اسرائیل برای حفظ موجودیت خود و مقابله با کشورهای منطقه، طرح ایجاد تزلزل از طریق سازوکارهای تفرقه‌افکنی قومی ـ مذهبی بوده و توجه به این مهم را یک ضرورت امنیتی برای خود به‌ شمار آورده است.
با بررسی تاریخچه روابط رژیم اسرائیل و کرد‌ها متوجه می‌شویم که این رژیم همواره از تمایلات استقلال‌طلبانه کرد‌ها حمایت کرده و در واقع، یکی از مهم‌ترین اهداف حضور رژیم اسرائیل در گذشته و حال، در منطقه و به ‌ویژه سوریه و عراق، ترغیب و حمایت همه‌جانبه از استقلال کرد‌ها بوده است.

در همین راستا، به تازگی یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی بر حمایت اسرائیل از تأسیس یک دولت مستقل کُرد با هماهنگی قدرت‌های منطقه‌ای، سازمان ملل و ایالات متحده در سوریه تأکید کرد. «ایوب کارا»، معاون وزیر همکاری‌های منطقه‌ای رژیم صهیونیستی در گفت وگو با پایگاه خبری «روداو» از دیدار‌هایش در پاریس با محوریت مسأله کرد‌ها و تحولات منطقه‌ای خبر داد.

کارا با ادعای اینکه منطقی نیست ۴۰ میلیون کُرد در منطقه بدون کشور باشند، در رابطه با تلاش فلسطینیان گفت: «آن وقت شما (غرب) به فکر دو یا سه میلیون مردمی هستید که قصد دارند برای خود دولتی تأسیس کنند».

ذکر این مهم لازم است، نتانیاهو سال ۲۰۱۴ علنی اعلام کرد، از ایجاد کشور کُرد‌ها در منطقه حمایت کرده و آن را برای اتحاد قدرت‌های میانه‌رو در منطقه ضروری دانست. روز پنجشنبه نیز اوفورا بنجیو، رئیس مطالعات کُردی دانشگاه تل آویو به تایمز اسرائیل گفت: «کوردهای سوریه، جامعه‌ای آماده به همکاری با اسرائیل‌اند».

بنجیو افزود: هیچ اعلام عمومی در حمایت از اسرائیل از سوی رهبری کردهای سوریه ابراز نشده است، ولی من خبر دارم که شماری از آن‌ها مخفیانه به اسرائیل (سرزمین‌های اشغالی) وارد شده‌اند، حال آنکه در جایی اعلام نکرده‌اند».

وی گفت: «کردهای سوریه شبیه به شرایط پشت پردهٔ کُردهای عراق، وقتی احساس قدرت کنند، خواهند توانست آشکار کردن روابط را نیز در نظر بگیرند».

بنجیو معتقد است که رژیم اسرائیل باید شتاب کند و حمایت‌های ضروری را پشت پرده در اختیار حکومت نوپای کردهای سوریه بگذارد. وی با مقایسه میان همسایگان عرب اسرائیل، که بلافاصله پس از اعلام استقلال دولت نوپای اسرائیل در ۱۹۴۸ با این کشور به جنگ برخاستند، گفت: «کردهای سوریه در ۲۰۱۲ موجودیت نداشتند. در چند سال، دولت خود را ساخته‌اند و همزمان در حال جنگ بوده‌اند؛ دقیقا‌‌ همان وضعیتی که آن زمان بر سر اسرائیل آمد».

در ژوئن ۲۰۱۴، نخست وزیر نتانیاهو از جنبش کرد‌ها ابراز حمایت کرد. وی گفت: «ما می‌بایست از تلاش کرد‌ها در راه استقلال حمایت کنیم» و اضافه کرد که کرد‌ها «ملتی دلاور و رزمنده‌اند و تعهدات سیاسی خود را به ثبوت رسانده و شایسته استقلال‌اند».

تمار حسین ابراهیم، روزنامه نگار کرد سوریه‌ای که اکنون در اربیل، در اقلیم کردستان، عراق، زندگی می‌کند، گفت: نه رژیم اسرائیل و نه کردهای سوریه نباید خود را ملزم به اختفای حمایت متقابل بدانند.

وی می‌گوید: «اسرائیل باید آشکارا آرمان‌های کرد‌ها در سوریه را تأیید کرده و از آن حمایت کند و گروه‌های سیاسی سوریه نیز باید آشکارا چنین روابطی را اعلام کنند. بالاخره، چنین گامی، برای ثبات و همزیستی در منطقه مفید است».

او گفت: «اسرائیل در سوریه تازه، متحدی معتمد و قابل اتکا خواهد داشت و من معتقدم که کرد‌ها برای این ارتباط آماده‌اند». او در مصاحبه با «معاریو» از همبستگی کُردی با اسرائیل سخن گفته و اشاره کرده بود که تل‌آویو نقش مهمی در آینده کردستان خواهد داشت.

همان زمان «آلون بن دیوید»، تحلیلگر مسائل اسرائیل، در معاریو نوشت که دولت کردستان متشکل از بخش‌های کُردنشین عراق، سوریه و ترکیه متحدی رؤیایی برای رژیم اسرائیل خواهد بود.

همین اواخر، در ماه ژانویه، آیلت شاکد وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی، خواهان یک کردستان مستقل در منطقه میان ایران و ترکیه شد و اسرائیل را ترغیب کرد، سیاستی شاخص‌تر در همکاری‌های میان اسرائیل و کرد‌ها در پیش بگیرد.

هرچند روابط میان کردهای سوریه و رژیم اسرائیل مخفیانه خواهد بود، بنجیو بر این باور است، اسرائیل باید با قدرت پشت کردهای سوریه بایستد و ارتباط خود با ترکیه و سوریه را مجزا و بی‌ارتباط با هم پیش ببرد. وی اشاره کرد که ترکیه نیز در‌‌ همان حال که از حماس حمایت می‌کند، روابط خود با رژیم اسرائیل را ادامه می‌دهد.

حال باید گفت، چرا مقامات و کار‌شناسان اسرائیلی تا این اندازه از استقلال کردهای سوریه حمایت می‌کنند و دلیل حمایت‌های اخیر اسرائیلی‌ها از استقلال و خودمختاری کردهای سوریه به مانند اعلام حمایت آن‌ها از استقلال اقلیم کردستان عراق چیست؟

در پاسخ باید گفت، روابط اسرائیل با کرد‌ها بر اساس «دشمن دشمن من، دوست من است» شکل گرفته است. از نگاه اسرائیلی‌ها به دلیل موقعیت جغرافیایی و نوع پراکندگی که کرد‌ها در منطقه خود دارند، بهره برداری از آن‌ها مفید و در عین حال آسان است. به اعتقاد آن‌ها رابطه با کرد‌ها می‌تواند به سود مصالح رژیم اسرائیل در منطقه باشد. بنیامین نتانیاهو می‌گوید: «کرد‌ها به دنیا «اعتدال سیاسی شان» را ثابت کرده‌اند و از نگاه اسرائیل آن‌ها خطری برای مصالح تل آویو در منطقه محسوب نمی‌شوند».

صهیونیست‌ها حتی از این فرا‌تر بر این اعتقادند که تشکیل کشور مستقل کردی به مثابه «دخیره‌ای استراتژیک برای اسرائیل» محسوب می‌شود. مثلا عوفرا بنجیو در این باره می‌گوید: «شکل گیری کشور مستقل کردستان، باعث تضعیف کشورهای متعددی که با اسرائیل دشمنی تاریخی دارند مثل عراق و سوریه و ایران می‌شود».

به اعتقاد آن‌ها، کردستانی که در دل کشورهای مقاومت تشکیل شود، می‌تواند همانند خنجری در قلب ملت‌های منطقه حامی «محور ممانعت» باشد. ایجاد کشور مستقل کردی که مورد حمایت اسرائیل باشد، می‌تواند معادلات منطقه را تغییر داده و در درگیری نفوذ تاریخی موجود میان «ترکیه سنی» با «ایران شیعی» تأثیر مستقیم بگذارد و این مسأله می‌تواند به سود رژیم اسرائیل باشد.

در مقاله دیگری با نام «پیوندهای شگفت انگیز بین کرد‌ها و اسرائیل» به قلم اوفرا بنجیو متخصص امور کردستان آمده است: «هر دو ملت‌های کوچکی هستند (۱۵ میلیون یهودی و ۳۰ میلیون کرد)، هر دو از آزار و شکنجه و جنگ‌ها آسیب جدی دیده‌اند، هر دو پیشتاز مبارزه مرگ و زندگی برای حفظ هویت منحصر به فردشان بوده‌اند و هر دو مشروعیتشان برای تشکیل یک دولت متعلق به خودشان نادیده گرفته شد. علاوه بر این، هر دو از نظر قومی متفاوت از همسایگان عرب، فارس و ترک که نماینده اکثریت جمعیتی خارومیانه هستند، بوده‌اند».

برمن نیز در مقاله‌ای تحت عنوان «آیا کردستان آزاد متحد جدید اسرائیل خواهد بود»؟ به نقل از ایوب نوری روزنامه نگار کرد، استدلال کرده بود که همدردی و همراهی اسرائیل با استقلال کرد‌ها به نفع اسرائیل خواهد بود. از نظر برمن، کرد‌ها باید از آشفتگی کنونی در عراق و سوریه استفاده کرده و به سمت ایجاد یک کردستان آزاد حرکت کنند؛ کردستان آزادی که می‌تواند منافع اسرائیل را در جوامع مختلف خاورمیانه که همگی تصورات ضد اسرائیلی دارند، به خوبی تأمین کند.

علاوه بر بُعد نظامی و امنیتی، استقلال کردستان از نظر جمعیتی نیز برای رژیم اسرائیل اهمیت دارد. یهودیان، ارامنه و آشوری‌ها، مسیحیان مارونی در لبنان، دروزی‌ها و کُرد‌ها تنها اقوام غیرعربی هستند که در خاورمیانه، در اقلیت مانده‌اند. در نتیجه رژیم اسرائیل نیز که خود را دولتی یهودی و حافظ منافع آنان قلمداد می‌کند، از دیرباز احساس نزدیکی با گروه‌های فوق داشته و در استراتژی بلندمدت، تشکیل ائتلاف و تقویت هر یک از آنان را سبب برهم‌ خوردن توازن قوا به‌ نفع خودش در مقابل جبهه عربی و اسلامی می‌داند.

در ‌‌نهایت به نظر می‌رسد این مسأله پارادوکس جالبی باشد؛ اسرائیلی که خود در نتیجه توافق سایکس- پیکو ظهور کرد، اینک حامی حکومت اقلیم کردستان عراق شده و از استقلال کردهای سوریه حمایت می‌کند که به معنای فروپاشی و مرگ سایکس ـ پیکو خواهد بود. نکته بارز آن است که با وجود نگرانی تمامی پایتخت‌های خاورمیانه نسبت به استقلال کردستان، این رهبران صهیونیست هستند که با خونسردی در حال تماشای تحولات آن‌سو‌تر از مرز‌ها در کناره رود سیروان از سواحل مدیترانه‌اند و این تحولات را برای اهداف تجزیه طلبانه و در راستای منافع خود مدیریت می‌کنند.

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی